محل تبلیغات شما


زندگانی و مقام علمی امام باقر (ع)

حضرت محمد باقر علیه السلام در سال ۵۷ هجری در مدینه» چشم به جهان گشود. نامش محمد و کنیه اش ابوجعفر است و بسیاری از القاب وی اشاره به مقام علمی و معنوی ایشان دارد.

به گزارش مشرق، حضرت محمد باقر علیه السلام در سال ۵۷ هجری در مدینه» چشم به جهان گشود. نامش محمد و کنیه اش ابوجعفر است و بسیاری از القاب وی اشاره به مقام علمی و معنوی ایشان دارد. این القاب عبارت اند از:

۱. باقر، یعنی شکافنده علوم. در علت نامگذاری به آن می خوانیم: لُقِّبَ بِهِ لِاَنَّهُ بَقَرَ الْعِلْمَ وَعَرَفَ اَصْلَهُ وَاسْتَنْبَطَ فَرْعَهُ وَ تَوَسَّعَ فیهِ وَ التَّبَقُّرُ التَّوَسُّعُ؛ [حضرت باقر علیه السلام ] به لقب باقر یاد شده است؛ چون علم را شکافت و پایه علم را شناخت و فرع آن را استنباط کرد و در آن توسعه داد و تَبَقّر [به معنای] توسعه دادن است.»

درباره معنای باقر احتمال دیگری نیز ذکر شده و آن اینکه لُقِّبَ بِهِ لِکَثْرَهِ سُجُودِهِ فَقَدْ بَقَّرَ جَبْهَتَهُ اَیْ فَتَحَها وَوَسَعَها؛ به او باقر گفته شده، برای زیادی سجده هایش و باز شدن و توسعه پیشانی اش.»

۲. الشبیه، چون شبیه جدّش رسول خدا صلی الله علیه و آله بود.

۳. الامین؛ ۴. هادی؛ ۵. صابر؛ ۶. شاهد. معنای هر یک از القاب مذکوره روشن است.

پدر آن حضرت، علی بن الحسین علیهماالسلام و مادر گرامی اش، ام عبداللّه ، دختر امام حسن مجتبی علیه السلام می باشد و از این جهت او اولین فردی است که هم از نظر پدر و هم از طرف مادر، فاطمی و علوی بوده است؛ لذا درباره آن حضرت گفته اند: عَلَوِیٌّ مِنْ عَلَوِیَّیْنِ وَ فاطِمِیٌّ مِنْ فاطِمِیَّیْنِ وَ هاشِمِیٌّ مِنْ هاشِمِیَّیْنِ.»

خلفای معاصر حضرت عبارت اند از: ۱. ولید بن عبدالملک (۸۶ ـ ۹۶)؛ ۲. سلیمان بن عبدالملک (۹۶ ـ ۹۹)؛ ۳. عمربن عبدالعزیر (۹۹ ـ ۱۰۱)؛ ۴. یزید بن عبدالملک (۱۰۱ ـ ۱۰۵)؛ ۵. هشام بن عبدالملک (۱۰۵ ـ ۱۲۵).

مقام علمی حضرت از دیدگاه دیگران

مقام علمی حضرت باقر علیه السلام آن قدر عظیم و بلند مرتبه است که خیلی از مخالفان او نیز به این امر اعتراف و اقرار دارند و دانشمندان فراوانی نیز به این امر اعتراف کرده اند که به نمونه هایی اشاره می شود:

۱. ابن حجر هیثمی می گوید: محمد باقر علیه السلام به اندازه ای گنجهای پنهان معارف و دانشها را آشکار ساخته، حقایق و حکمتها و لطایف دانشها را بیان کرده که جز بر عناصر بی بصیرت یا بد سیرت پوشیده نیست و از همین جا است که وی را شکافنده و جامع علوم و برافرازنده پرچم دانش خوانده اند.»

۲. ابرش کلبی به هشام با اشاره به امام باقر علیه السلام گفت: اِنَّ هَذا اَعْلَمُ اَهْلِ الْاَرْضِ بِما فِی السَّماءِ وَالْاَرْضِ فَهَذا وَلَدُ رَسُولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله ؛ به راستی این مرد (محمد باقر علیه السلام ) داناترین مرد روی زمین است نسبت به آنچه در آسمانها و زمین می باشد. این فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله است.»

۳. عبداللّه بن عطاء مکی می گوید: من هرگز دانشمندان [اسلامی] را نزد هیچ کس به اندازه مجلس محمد بن علی علیهماالسلام ، [از نظر علمی] حقیر و کوچک ندیدم. من حکم بن عتیبه» را که در علم و فقه مشهور آفاق بود، دیدم که در خدمت امام باقر علیه السلام مانند کودکی در برابر استادش [زانوی ادب بر زمین زده، شیفته او گردیده] بود.»

و خود حکم بن عتیبه درباره قول خداوند که می فرماید: اِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْمُتَوَسِّمینَ» می گوید: وَاللّه ِ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِّیٍ مِنْهُمْ؛ به خدا سوگند! محمد بن علی (امام باقر علیه السلام ) جزء آنهاست.»

۴. هشام بن عبدالملک با آنکه از دشمنان سرسخت حضرت بود، خطاب به آن حضرت گفت: لا تَزالُ الْعَرَبُ وَ الْعَجَمُ یَسُودُها قُرَیْشٌ مادامَ فیهِمْ مِثْلُکَ؛ تا زمانی که مثل تو [در علم و مقام] وجود داشته باشد، قریش بر عرب و عجم آقایی می کند.»

۵. قتاده بن دعامه بصری، یکی از علمای عامه، خطاب به آن حضرت چنین گفت: من در محضر فقها و در محضر ابن عباس زیاد نشسته ام؛ ولی هیچ جا قلبم مضطرب نشد، جز زمانی که در محضر شما نشستم.»

۶. شمس الدین محمد بن طولون می گوید: ابو جعفر محمد بن زین العابدین …، ملقب به باقر علیه السلام … عالم و آقا و بزرگوار بود. او را باقر نامیده اند، چون در علم توسعه ایجاد کرد.»

۷. محمد بن طلحه شافعی می گوید: او باقر العلم و شکافنده علوم است و جامع و نشر دهنده و بلند کننده پرچم آن است.»

۸. ابن ابی الحدید می گوید: کانَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ … سَیِّدُ فُقَهاءِ الْحِجازِ وَ مِنْ اِبْنِهِ جَعْفَرٍ تَعَلَّمَ النّاسُ الْفِقْهَ؛ محمد بن علی علیهماالسلام آقای فقهای حجاز بود، و از او و فرزندش، مردم علم فقه را آموختند.»

۹. احمد بن یوسف دمشقی می گوید: منبع فضائل و افتخارات، امام محمد بن علی باقر علیه السلام است. او را باقر نامیده اند، چون علم را می شکافد و گفته شده این لقب از کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله گرفته شده که جابر بن عبداللّه انصاری می گوید: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: در آینده، فرزندی از فرزندان حسنم را می بینی که همنام من است و علم را می شکافد، شکافتنی. هر گاه او را دیدی، سلام مرا به او برسان!»

۱۰. ابن خلکان می گوید: ابو جعفر محمد بن علی… یکی از امامان دوازده گانه است و کانَ الْباقِرُ عالِما سَیِّدا کَبیرا؛ امام باقر علیه السلام دانشمند و سرور و بزرگوار بوده است.»

شکافنده علوم

لقب باقر و شکافنده علوم توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به حضرت باقر علیه السلام داده شده است. این مطلب در روایات بسیاری از طریق شیعه و سنی نقل شده است؛ در منابع شیعه در کتابهایی مانند: بحار الانوار، رجال کشی، کشف الغمه، امالی صدوق، امالی شیخ طوسی، اختصاص مفید، عیون الاخبار. و در منابع اهل سنت در کتابهای: مرآه امان فی تواریخ الاعیان (ج ۵، ص ۷۸)، تاریخ ابن عساکر، غایه الاختصار (ص ۶۴)، تذکره الخواص ابن جوزی (ص ۳۳۷).

جابر بن عبداللّه انصاری می گوید: روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به من فرمود: بعد از من شخصی از خاندان مرا خواهی دید که همنام من و شبیه من است وَیبْقُرُ الْعِلْمَ بَقْراً؛ علم را می شکافد، شکافتنی [و او درهای دانش را به روی مردم خواهد گشود].»

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله زمانی این پیشگویی را کرد که هنوز حضرت باقر علیه السلام چشم به جهان نگشوده بود. سالها گذشت تا دوران امامت حضرت سجاد علیه السلام فرا رسید. روزی جابر از کوچه های مدینه می گذشت، چشمش به حضرت باقر علیه السلام افتاد. دید درست قیافه و شمایل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را دارد. پرسید: اسم تو چیست؟ گفت: محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام . آن گاه جابر بر پیشانی او بوسه زد و گفت: پدر و مادرم فدایت باد! پدرت، رسول خدا صلی الله علیه و آله به تو سلام رسانده است. حضرت باقر علیه السلام فرمود: وَعَلی رَسُولِ اللّه ِ السَّلامُ؛ و سلام بر رسول خدا صلی الله علیه و آله باد!»

از این تاریخ به بعد، جابر هر روز، دو نوبت به دیدار او می شتافت و مرتب به او می گفت: یا باقر! یا باقر! برخی نادانان می گفتند: جابر هزیان می گوید؛ ولی او می گفت: به خدا قسم!هزیان نمی گویم. این چیزی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به من خبر داده است.

در نتیجه، می توان گفت بین مورخین از مسلّمات است که لقب باقر و شکافنده علوم توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به آن حضرت داده شده است.

پایه گذاری نهضت علمی

از مهم ترین امتیازات امام باقر علیه السلام که زمان، زمینه آن را فراهم کرد، این است که حضرت بنیانگذار انقلاب فرهنگی و نهضت علمی شیعه و بلکه اسلام شمرده می شود. هر چند معارف اسلامی و تشیع به دست فرزندش امام صادق علیه السلام انتشار و توسعه یافت و به اوج خود رسید؛ ولی پایه گذاری و تأسیس آن با دست با کفایت امام باقر علیه السلام بود.

در دوران امام باقر علیه السلام دولت بنی امیه رو به زوال بود و مردم نیز به شدت از آنها تنفر پیدا کرده بودند و وجود فردی همچون عمر بن عبدالعزیز (که خدمت بزرگی به علم و تشیع نمود و ضربه کاری را به پیکر بنی امیه وارد کرد) و اختلاف شدیدی که در مملکت اسلامی به وجود آمده بود و در هر گوشه و کناری انقلابی به وقوع پیوسته بود و خلفا به سرعت تغییر می کردند ـ به گونه ای که در نوزده سال امامت حضرت باقر علیه السلام پنج خلیفه روی کار آمدند: ولید بن عبد الملک، سلیمان بن عبد الملک، عمر بن عبدالعزیز، یزید بن عبد الملک، هشام بن عبدالملک ـ عواملی بود که زمینه و فرصت مناسبی برای نهضت علمی آن حضرت فراهم ساخت.

همچنان که می دانیم تا زمان عمر بن عبدالعزیز نقل حدیث ممنوع بود و این سنّت سیّئه توسط خلفای قبلی بنیانگذاری شده بود که بر اساس آن، گنجینه های علمی به یاد مانده از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سوزانده شد و یا زیر خاک از بین رفت و یا در سینه های راویان باقی ماند و نقل آنها به عنوان آرزویی به گور برده شد و ضرر و زیانهای جبران ناپذیری بر پیکر احادیث اسلامی وارد آمد و از آن زمان بود که کم کم بازار جعل و تحریف احادیث نیز گرم شد.

این وضع تا اواخر قرن اول هجری ادامه یافت؛ یعنی تا زمان به خلافت رسیدن عمربن عبدالعزیز (۹۹ ـ ۱۰۱). وی با یک اقدام خردمندانه این بدعت شوم را برداشت و مردم را به نقل و تدوین حدیث تشویق کرد و طی بخشنامه ای چنین نوشت: اُنْظُرُوا حَدیثَ رَسُولِ اللّه ِ فَاکْتُبُوهُ فَاِنّی خِفْتُ دُرُوسَ الْعِلْمِ وَذِهابَ اَهْلِهِ؛ احادیث رسول خدا صلی الله علیه و آله را مورد توجه قرار داده [و جمع آوری کرده]، بنویسید؛ زیرا بیم آن دارم که دانشمندان و اهل حدیث از دنیا بروند و علم مندرس [و چراغ آن خاموش] گردد.»

امام باقر علیه السلام از این فرصت پیش آمده، به احسن وجه بهره و استفاده برده، شاگردان فراوان تربیت کرد و علوم بی شماری را به آنها تعلیم داد که در بخشهای بعدی به آنها اشاره می شود. در اینجا به یک مسئله تاریخی اشاره می کنیم:

بنیانگذاران علوم اسلامی

با ممنوعیت نقل و تدوین حدیث توسط خلفا و ادامه آن تا زمان عمربن عبدالعزیز، این بحث مطرح می شود که اولین کسی که کتاب حدیثی و فقهی نوشت، چه کسی بود؟

در این بخش، اهل سنت (با اینکه خلفای آنان نقل و تدوین حدیث را ممنوع کرده بودند) تلاش دارند که خود را جلودار حدیث و فقه جلوه دهند. جلال الدین سیوطی که اصرار دارد پایه گذاران علوم اسلامی را جمعی از اهل تسنن معرفی کند، می گوید: نخستین کسی که در فقه کتاب نوشت، ابوحنیفه بود.»

و برخی از خودیها نیز نوشته اند که: نخستین کسی که به امر عمر بن عبدالعزیز احادیث را جمع کرد، محمد بن مسلم بن شهاب زهری بود.»

فعلاً به این نکته کاری نداریم که امثال زهری روایات تحریف شده را جمع آوری نموده و از روایاتی که به نحوی به نفع اهل بیت علیهم السلام و شیعه بوده، خود داری کرده است؛ اما این نکته را می خواهیم روشن کنیم که پایه گذار تمام علوم، امامان شیعه و شیعیان بوده اند؛ هر چند دستگاه استبداد حاکم مانع از انتشار و مطرح شدن آن گشته است. شواهد فراوانی نیز بر این ادعا وجود دارد:

الف. اعترافات ابن ابی الحدید

ابن ابی الحدید با صراحت می گوید که تمام علوم ریشه اش به امیرمؤمنان علیه السلام بر می گردد؛ برای اینکه در علم کلام، بزرگ معتزله واصل بن عطاء است که شاگرد ابی هاشم عبدالله بن محمد حنفیه بوده و ابوهاشم شاگرد پدرش، و پدرش (محمد حنفیه) شاگر پدرش علی علیه السلام بوده است. اما اشعریها، در علم کلام منتسب به ابی الحسن علی بن [اسماعیل بن] ابی بشرالاشعری هستند و او شاگرد ابوعلی جبائی است و ابوعلی خود یکی از بزرگان معتزله است. پس اشعریها سرانجام به معتزله می رسند و چنان که گفته شد، معتزله نیز معلم معلمشان علی بن ابی طالب علیهماالسلام است.

امامیه و زیدیه نیز در کلام هر چه دارند، از علی علیه السلام دارند. اما در علم فقه، تمام فقهای عالم اسلام (مذاهب اربعه) عیال و جیره خوار علی علیه السلام هستند؛ چرا که شاگردان ابوحنیفه همچون ابی یوسف و محمد، فقه را از او گرفته اند و شافعی نیز شاگرد محمد بن حسن بوده و فقهش به ابوحنیفه بر می گردد و اما احمد حنبل که شاگرد شافعی است، او هم به ابوحنیفه بر می گردد و ابوحنیفه شاگرد جعفر بن محمد علیهماالسلام است و جعفر (امام صادق علیه السلام ) از پدرش محمد (امام باقر علیه السلام ) علوم را فرا گرفته و سرانجام امر به علی علیه السلام ختم می شود. اما مالک شاگرد ربیعه الرأی و او شاگرد عَکرَمه، شاگرد عبدالله بن عباس و او نیز شاگرد علی علیه السلام بوده و می توان از طریق شافعی او را شاگرد علی علیه السلام تلقی کرد.

و اما فقه شیعه که برگشت به علی علیه السلام دارد، روشن است و علوم صحابه از عمر و عبد الله بن عباس… همه به علی علیه السلام بر می گردد.

علم تفسیر نیز مستقیماً از او و یا شاگردش عبدالله بن عباس گرفته شده است.

و علوم طریقت [و عرفان] نیز به او ختم می شود؛ چرا که ارباب این فن در تمام بلاد اسلامی خود را به او منتسب می دانند و به این مسئله، شبلی، جنید بغدادی، سری مقطی، ابو یزید بسطامی، ابو محفوظ معروف کرخی، و… اعتراف کرده اند.

علم نحو و ادبیات را همه می دانند که از ابداعات حضرت امیر علیه السلام است. ابی الاسود دُوئلی از آن حضرت، اصولش را آموخت و ما اضافه کنیم که خلیل بن احمد، پایه گذار علم عروض»، معاذ بن مسلم بن ابی ساره کوفی، پایه گذار علم صرف» و ابو عبداللّه محمد بن عمران کاتب خراسانی (مرزبانی) یکی از پیشتازان علم بلاغت، از شیعیان و سرانجام از شاگردان علی علیه السلام هستند.

ب. تدوین علوم

در بخش تدوین حدیث و علوم نیز شیعیان پیش قدم اند؛ چرا که اولین کسی که احادیث رسول خدا صلی الله علیه و آله را جمع آوری کرد، امیرمؤمنان علی علیه السلام بود. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله احادیثی را املا کرد و علی علیه السلام آنها را نوشت و به صورت یک کتاب تدوین شده در آورد که تمام حلال و حرام و احکام و سنن در آن جمع شده بود و از آن به نام صحیفه الجامعه» یاد می شود و کتاب دیگری به نام صحیفه و کتاب الفرائض» دارد که بخاری از آن حدیث نقل کرده و صدوق و شیخ طوسی و کلینی آن را در کتابهای خویش آورده اند.

و همین طور ابورافع کتابی دارد به نام السنن و الاحکام و القضایا» و سلمان فارسی کتابی دارد به نام حدیث الجاثلیق رومی» و ابوذر کتابی دارد به نام خطبه» و همین طور عبداللّه بن عباس کتابی در ثبت قضاوتهای امیرمؤمنان علیه السلام و کتابی در تفسیر دارد.

و ابو رافع قبطی کتابی به نام السنن و الاحکام و القضایا» و واضح بن نباته نویسنده عهد نامه مالک اشتر و وصیّت علی علیه السلام به محمد پسرش می باشد. ربیعه بن سمیع کتابی در زکات حیوانات و عبیداللّه بن ابی رافع مدنی، کتابی در قضایای امیرالمؤمنین علیه السلام » دارد و همین طور میثم تمار و زید بن وهب و سلیم بن قیس کتابهایی داشته اند و در زمان امام سجاد علیه السلام نیز کتاب صحیفه سجادیه» و رساله حقوق و کتابهایی توسط جابر بن یزید، زیاد بن منذر و… تدوین شده است.

آیا با این وضع، می توان ابوحنیفه را که در سال ۱۰۰ هجری متولد شده (یعنی شش سال بعد از شهادت امام سجاد علیه السلام ) و ۴۳ سال بعد از ولادت امام باقر علیه السلام (در سال ۱۵۰) از دنیا رفته است، بنیانگذار فقه دانست، با اینکه تمامی کتبی را که نام بردیم، قبل از به دنیا آمدن ابوحنیفه تدوین شده است؟


معنای حماسه ی میلیونی پیاده روی اربعین حسینی

حماسه اربعین حسینی، همان تصمیم نهایی یاری امام حسین(ع) در شب عاشوراست

تحقق پیش‌بینی رهبر انقلاب درباره کنگره عظیم اربعین/ سه کارکرد اساسی اربعین

علیه ,بن ,السلام ,باقر ,محمد ,علی ,علیه السلام ,باقر علیه ,علیه و ,الله علیه ,و آله

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

daycreakenis flatexbatsa ali113 Marjorie's page citderbsarab pinringcomphe †פֿـادم سیــاهــ† طنز * داستان* مطالب آموزشی و ... گروه درسی عربی دوره ی اول متوسطه استان کردستان ثبت انواع شرکت